درمان هاي دارويي نارسايي قلبي
4- معالجه هاي دارويي
داروهاي گزينه به كارگيري در در دست گرفتن نارسايي قلبي ، در فرآيند گوناگون بيماري گوناگون مي باشند و بسته به شدت بيماري و برهان ساخت كننده آن ، مي اقتدار از داروهاي مختلفي متخصص قلب بهره مند شد.
در نارسايي وخيم قلبي و درحالتي كه نارسايي قلب بسيار شديد باشد و تجمع بسيار زياد مايع در ريه ها بازدارنده تنفس و اكسيژن رساني به تن گردد ، يا اين كه افت فشارخون شديد وجود داشته باشد ، مريض در نصيب ويژه بستري گرديده و از داروهاي تزريقي براي معالجه موقعيت خراب و "ادم ريه" او استعمال مي گردد. مانند:
داروهاي ادرارآور مانند فورزمايد (لازيكس).
داروهاي گشاد كننده عروق مانند نيتروگليسرين.
داروهاي تقويت عضله ها قلب مانند آدرنالين ، نورآدرنالين ، دوپامين ، دوبوتامين و ميلرينون.
در مرحله خراب بيماري شايد موردنياز باشد مريض اكسيژن اخذ كند يا اين كه به دستگاه هاي امداد تنفسي (ونتيلاتور) متصل گردد.
در حالت استوار و پس از برطرف شدن وضعيت وخيم بيماري از داروهاي خوراكي براي معالجه و در اختيار گرفتن نارسايي قلب به كارگيري ميشود.
بعضا از اين داروها در معالجه نارسايي قلب ضروري ميباشند و به كار گيري منظم از آنها - حتي وقتي كه مريض علايم نارسايي قلب را ندارد - موجب بهبود كاركرد قلب و ارتقا ارتفاع قدمت مريض ميشود و مجموع بيماران با نارسايي قلبي مي بايست اين داروها را استعمال كنند ، مگر اين كه به جهت فشارخون تحت يا اين كه دلايل ديگر بوسيله دكتر معالج تجويز نشده باشد. مانند:
داروهاي خانواده مهار كننده ACE از قبيل : كاپتوپريل ، ليزينوپريل ، انالاپريل.
داروهاي خانواده ARB از قبيل : لوزارتان.
داروهاي MRA از قبيل : اسپيرنولاكتون (آلداكتون) ، اپلرنون.
داروهاي خانواده بتابلوكر از قبيل : كاروديلول ، متورال سوكسينات ، بيزوپرولول.
تيم ديگري از داروها مي باشند كه بر حسب نياز و علايم مريض تجويز مي گردند و دكتر معالج پس از يررسي و معاينه مريض شايد مقدار آن ها را كاهش يا اين كه ارتقاء دهد و يا اين كه حتي مصرف آنهارا جدا كند مانند:
داروهاي ادرار آور از قبيل فورزمايد ، تريامترن.
داروهاي مشوق قلب از قبيل ديگوكسين
ولي در كنار داروهاي لازم براي معالجه نارسايي قلب مورد نياز ميباشد بيماران بقيه داروهاي مايحتاج براي معالجه بيماري هاي مسئله اي قلب را هم مصرف كنند.
معالجه هاي تكميلي نارسايي قلب
بعداز كامل شدن معالجه دارويي و اصلاح بقيه قوانيني كه ميتوانند موجب تشديد نارسايي قلب يا اين كه علايم آن گردند ، درصورتيكه مريض هم چنان نماد دار باشد و بهبودي نتايج نشده باشد ، مورد نياز ميباشد از معالجه هاي كمكي قلب به كار گرفت ، از قبيل:
باطري قلب يا اين كه "پيس ميكر 3 حفره اي" (Cardiac Resynchronization Therapy, CRT): در برخي از بيماران كه علاوه از ضعف عضله قلبي ، ناهماهنگي در انقباض عضلهها بخش هاي گوناگون قلب وجود داشته باشد ، از اين دستگاه به كار گيري ميگردد. درحالتي كه قسمتي از قلب با مكث نسبت به بخش هاي ديگر منقبض خواهد شد ، اين وسيله سبب انقباض هماهنگ ماهيچهها بخش هاي متفاوت قلب گردد.
دستگاه شوك درون قلبي (Implantable Cardiac Defibrillator, ICD): تا 50 درصد انگيزه مرگ در نارسايي شديد قلبي به جهت آريتمي هاي خطرناك قلبي از قبيل VT و VF ميباشد. عدم معالجه اين آريتمي ها در دوران 4 دقيقه منجر جراحت دايمي مغز و مرگ گردد. براي معالجه اين آريتمي ها موردنياز ميباشد جهت بيماراني كه احتمال بسيار متعددي براي پيدايش اينگونه آريتمي هايي دارا هستند ، دستگاه شوك درون قلبي يا اين كه ICD تعبيه گردد تا در شكل ساختوساز اينگونه ريتم هاي خطرناكي با دادن شوك آنان را برگرداند.
در مفاد بسيار توسعه يافته بيماري كه نارسايي قلب به گونه هاي شيوه ها و داروها پاسخ نمي دهد از "دستگاه هاي امداد قلبي" (Ventricular Assist Device, VAD) به كارگيري ميشود.اين دستگاه ها باطن حفرات قلب شغل نهاده ميشوند و بوسيله لوله هاو ارتباطاتي به دستگاه هاي امداد قلب و پمپ هاي سوا تن وصل ميگردند كاركرد اين پمپ ها قادر است به طور موقت قسمتي يا اين كه كل شغل قلب را اجرا دهد. مانند LVAD ، IABP ، Impella ، ECMO و قلب تصنعي و مصنوعي.
در غايت شايسته ترين روش معالجه نارسايي قلب در مفاد توسعه يافته اعمال "لينك قلب" ميباشد. امروزه با دقت به ارتقاء اهدا كنندگان عضو ، داده هاي عددي لينك قلب در كشورمان كشور ايران رو به ارتقا ميباشد و هر روز به تعداد بيماراني كه با لينك و پيوند قلب از سختي و عذاب نارساسس شديد قلب نجات پيدا مي نمايند ، افزوده ميشود.
برچسب: متخصص قلب،
ادامه مطلب